پسر شعر فروش

شعرها کبریت اند، برمی افروزمشان بلکه دلم یخ نزند...

شعرها کبریت اند، برمی افروزمشان بلکه دلم یخ نزند...

آخرین مطالب
آخرین نظرات

ای زمین زیر قدم های تو پرواز کنان

قدرت بال سروش تو کجا و تو کجا؟!

***

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۷ ، ۲۱:۰۶

چند چهار مصراعی قدیمی:


1

بردار سبوی و می بشو بر درِ اوی/ دربارِ صفاست، می نشین در برِ اوی

نزدیکِ سحر چو در رسیدی ز سفر/ سرخاب بزن به خاور از ساغرِ اوی

***

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۵۱

غزل یا بندی از یک شعر ناتمام:


ای که اندر سینه ها ملک سلیمان جای تو/ ای زمین ها و زمان ها بند اندر رای تو

حور و شورِ شاهدان هر دو عالم هیچ نیست/ چون جمالت را ببیند جان فِتد در پای تو

***

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۲۴

این مطلب از همان اشعار دو سه سال پیش است که البته دوستش دارم:


بر نِی سَرِ سربلند، نی می فهمد/ حال مغ مست پیر، مِی می فهمد

غافل شده مستغرقِ در لذت ها/ گرمای حیاتِ هور، دی می فهمد

***

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۰۸
زیر باران و روی جاده ی خیس/ مردِ بی برگِ روزگارانم
شانه ام کشوری ست کم پهنا/ لالم و هم نوای بارانم
***
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۵

چندی ست در غیاب تو این قلب بی تپش

با تکه های آینه عادت نموده است

***

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۲۲

پای هایم سنگین
بالهایم خیس است
می گریزم از عشق

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۰۳



مرا کاشته اند تا همیشه سبز باشم
در آتشباران تابستان
در تب و لرزی که خزان به جان هم نوعانم می اندازد
و در هنگامه ی سلطه ی سرد یخبندان زمستان بر جهان
خواب های اجباری اگر زمین را خشکانده اند
اگر حیاتش را در لا به لای ذرات تنش یخ بسته اند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۱۹

پروردگارا
کوچکم!
آنقدر کوچکم که به سادگی در میان این کوه ها و دریاها و جنگل ها،
                             و خودت می دانی؛
حتی در یک مکعب خالیِ زیرِ زمین، گم می شوم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۰۴